کد مطلب:212947 شنبه 1 فروردين 1394 آمار بازدید:265

تقیه قبل از اسلام
از نظر روایات شیعه، مسأله تقیه پیشینه ای بس كهن دارد. زیرا اولین مورد آن را به دومین پیامبر الهی؛ یعنی شیث (هبة الله) فرزند حضرت آدم علیه السلام نسبت می دهند كه پس از قتل هابیل به دست قابیل، از برادرش قابیل به جهت حفظ جان خود تقیه نمود. [1] پس از آن در بعضی از روایات، تقیه به عنوان سنت حضرت ابراهیم علیه السلام مطرح شده است [2] ، كه شاید بتوان از كلمه سنت مداومت آن نزد آن حضرت را استنباط نمود. چرا كه در سیره آن حضرت در مواردی همچون: برخورد با پرستندگان ستارگان، ماه و خورشید با گفتن «هذا ربی» [3] و نیز گفتن «انی سقیم» [4] در مقابل دعوت همشهریان او برای خروج از شهر و بالاخره بر زبان راندن جمله «بل فعله كبیرهم» [5] در مقابل سؤال بت پرستان از شكننده بت هایشان، گونه هایی از تقیه و توریه را می توان مشاهده كرد. [6] .

چاره ای كه حضرت یوسف علیه السلام برای نگه داشتن برادرش نزد خود اندیشید، به عنوان شاهدی دیگر برای تقیه پیامبران در روایات شیعه ذكر شده است. [7] در آن مورد ندا دهنده ای از سوی آن حضرت به كاروان برادران یوسف نسبت دزدی داد [8] كه طبق بعضی از روایات، مراد یوسف علیه السلام از این خطاب، دزدیدن خود او از سوی برادرانش بوده است، نه دزدی پیمانه پادشاه. [9] .

مأموریت یافتن حضرت موسی و هارون علیهماالسلام به سخن گفتن با نرمش «قولاً لیِناً» با فرعون [10] نیز در روایات به عنوان موردی دیگر برای تقیه ذكر شده است. [11] كه تقیه ای بودن این عمل یا به جهت اخفای بخشی از حقایق و واقعیات و تكیه بر توحید تنها و یا از باب تقیه مداراتی بوده است.

داستان مؤمن آل فرعون؛ یعنی حبیب نجار در زمانی كه فرعون ادعای خدایی كرده و با خدا پرستان به ستیز برخاسته بود و آنها را به قتل می رساند، در ظاهر با آداب و رسوم و فرهنگ فرعونی هماهنگ بود اما در باطن، وی خداپرست بود و از موسی علیه السلام حمایت می كرد و این امر تا زمانی كه فرعون تصمیم به قتل موسی علیه السلام گرفت، ادامه داشت؛ از موارد دیگر تقیه بود كه به وسیله آن، جان و ایمان خود را از تجاوز و تعدی فرعونیان نجات داد. [12] بدیهی است كه مؤمن آل فرعون این سیاست را از كسی نیاموخته بود، بلكه به اقتضای عقل و خرد خویش عمل نمود و سیاست عملی او به عنوان «تقیه» به دلیل آنكه حكم عقل بود، مورد تأیید «شرع» قرار گرفته و به عنوان رفتاری معقول و پسندیده به صورت وحی بر پیامبر اسلام صلی الله علیه و آله و سلم نازل گردید. [13] .

تقیه اصحاب كهف، در روایات شیعه به عنوان نقطه اوج تقیه مطرح شده است. [14] زیرا آنان بدین جهت، حتی اظهار شرك نیز می نمودند. [15] .

در حقیقت باید متذكر شد كه تقیه از جمله احكام امضایی شارع در طول تاریخ زندگی عقلا و بشر محسوب می گردد و اینكه برخی از كم اندیشان و معاندان شیعه آن را نوعی دروغ و نفاق تلقی نموده و از بدعت های شیعه دانسته اند و بدین منظور پیروان مكتب امام و ولایت را به دورویی و مصلحت اندیشی متهم كرده اند، نوعی اهانت به شمار آمده و آنها سخت در اشتباهند. [16] ـ [17] .


[1] بحارالانوار، محمدباقر مجلسي، ج 75، ص 419، ح 74، به نقل از امام صادق(عليه السلام).

[2] وسائل الشيعه، حر عاملي، ج 11، ص 463، ح 16، به نقل از امام صادق(عليه السلام).

[3] انعام / 76 ـ 79.

[4] صافات / 89.

در بعضي از روايات، اين كلام از باب «توريه» دانسته شده و توجيهات مختلفي از سوي علامه مجلسي (ره) در ذيل آن بيان شده است. (بحارالانوار، ج 75، ص 407، ح 4.).

[5] انبياء / 62.

[6] ر.ك: الكشاف، ابوالقاسم زمخشري، ج 3، ص 124؛ الميزان، سيد محمد حسين طباطبايي، ج 14، ص 300.

[7] بحارالانوار، ج 75، ح 44 و 45؛ وسايل الشيعه، ج 11، ص 464، ح 17 و 18.

[8] يوسف / 70.

[9] الميزان، ج 11، ص 238.

[10] طه / 43 و 44.

[11] بحارالانوار، ج 75، ص 396، ح 18.

[12] وسائل الشيعه، ج 11، ص 18، ح 8 و ر.ك: مجمع البيان، امين الاسلام طبرسي، ج 8، ص 512.

[13] مؤمنون / 28.

[14] بحارالانوار، ج 75، ص 429، ح 88.

[15] همان، ج 14، ص 425، ح 5.

[16] الكشاف، ص 170.

[17] ر.ك: جايگاه و نقش تقيه در استنباط، ص 61 ـ 70 و مقاله تقيه و جايگاه آن در احكام عبادي و حقوقي، سيد هاشم بطحائي، مجله مجتمع آموزش عالي قم، ش 12 (ويژه حقوق) سال چهارم، بهار 1381.